گریه کن ای مدینه، در غم تربتی بی نشانه
بر یتیمی که گیرد بهانه
از غم آن یگانه
وای ارغوانی شد رویش
غرق خون شد پهلویش
کشته ی تازیانه
یا فاطمه.....
...............................................
لخته ی خون تازه، از پر چادری برد نشانه
در مسیری که آمد به خانه
بر زمین شد روانه
وای میچکد خون از معجر
پاره شد گوش مادر
ای خدای یگانه
یا فاطمه.......
التماس دعا
یا علی مد